سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مرجعی برای مقالات علمی

روش مطالعه ?

    نظر

روش مطالعه ?


 

 


هنگامی که یک انسان خواندن ونوشتن را یاد می گیرد ، مهمترین کارش باید کتابخوانی
باشد . که این مهم اگر بدون آموزش باشد ، چیزی جز اتلاف عمر و از کف دادن زمان
نیست . بنابراین چنانچه فعالیتی جدی و کارا ، در این زمینه صورت نپذیرد ، میزان
پیشرفت فرد تقلیل می یابد .
از این رو، عموم نویسندگان نباید انتظار داشته باشند آثارشان با استقبال مردم و
مطالعه عمیق و دقیق آنان مواجه شود . لذا عقیده ما بر آن است که باید ابتدا روش
صحیح مطالعه و کتاب خواندن به مخاطبان یاد داده شود ، آن گاه انتظار رهپیمایی در
زمینه های مختلف : دینی ، سیاسی ، ادبی و... را داشت .
به این جهت ، در هر جای مسیر فراگیری هستید ، اندکی تامل کنید ، راه درست مطالعه
را بیاموزید و سپس به مسیر ادامه دهید .

 

 

هدف
کتابخوانی


قبل از هر چیز ، باید قلم و کاغذ برداری و تا آخر با من باشی ؛ چون خیلی چیزها
را باید یادداشت کنی . حتی اگرحافظه خوبی داشته باشی ، باز هم بعضی مسایل ، ا
زنظرت پنهان می ماند .یادت باشد که مهم ، شکل خواندن کتاب است و این که چگونه از
کتاب های موجود استفاده ببریم .
به طور کلی « هنر مطالعه » مهارتی است که امروزه هر انسان باسوادی باید از آن
برخوردار باشد . تو اگر به این سلاح مهم دست نیابی ، بدون شک ، آفت ها و خطرهای
زیادی دامنگیرت می شود و روزی می رسد که صد افسوس می خوری که چرا دوستانت به
مدارج عالی رسیدند وتو هنوز اندر خم یک کوچه ای ؛ ولی این هم یادت باشد که جلوی
ضرر را از هرجا که بگیری منفعت است .

تو نباید هر چه به دستت رسید بخوانی ؛ بلکه باید در این دنیای شلوغ مطالب چاپی ،
آن چه را که برای تو مفید است بخوانی ؛ هم گیج نمی شوی و هم زودتر به هدف میرسی
. نکته دیگر این است که تو باید همیشه بر کتاب مسلط باشی و اجازه ندهی بعضی از کلمات
فریبنده ی کتاب ، روح تو را به خودش مشغول کند و فرصت طلایی ات را آتش بزند .
بنابراین قبل از آن که دقیق مطالعه کنی ، باید کتاب را از اول ارزیابی کنی . آیا
کتاب برای سن تو نوشته شده ؟ چه سالی منتشر شده ؟ نویسنده اش کیست ؟ چه کسانی
این کتاب را تایید کرده اند ؟

هدف در این جا یک معنی اش این است که تو برای خودت یک « سیر مطالعاتی » درست کنی
. نقطه شروع را از یک جا بگیری( البته با مشورت افراد صاحب نظر ) و روی ریل
بیفتی . بیخودی به شاخ و برگ هم نزنی و فقط به تنه ی درخت خواندن فکر کنی .
البته داشتن یک سیرمطالعاتی ، اولش کمی سخت و شاید غیرممکن به نظر برسد ؛ اما
اگر حوصله به خرج دهی و یک مقدار صبر کنی ، با هم در این زمینه صحبت می کنیم و
از تجارب دیگران بهره مند می شویم .

 

 

راه شروع

از امروز یک برنامه ریزی کوتاه مدت برای خودت در نظر بگیر . کتابخوانی ات را به
سه بخش عمده تقسیم کن :
1- کتابهایی که پایه های مذهبی و فکری تو را محکم می کنند .
2- کتابهایی که طبق وظیفه کاریت باید بخوانی .
3- کتابهایی که با توجه به سنت باید بخوانی و نیاز روز توست .
درباره ی انتخاب عناوین کتاب ها بعد با هم صحبت می کنیم . الآن ، مهم ، برنامه
ریزی تو است .
یادت باشد که نباید سرت را شلوغ کنی . نظم ، اساس کار ماست . برنامه تو باید
قابل اجرا باشد . ابتد برای چند روز و اگر مفید بود ، برای چند هفته و... فراموش
نکن که « سنگ بزرگ علامت نزدن است ».
حالا که می خواهی برنامه داشته باشی ، به تمسخر اطرافیان توجه نکن ؛ زیرا آینده
ات مهم تر از آن است که تسلیم ریشخند دوستان و... بشوی .
به همین اندازه که تصویر روشنی از مقاصد و راه های رسیدن به آن در ذهنت روشن شد
، اوضاع و احوال تحصیلی ، در نظرت دارای معنا و مفهوم می شود . مطالعه به خودی
خود یک « مهارت » است و مهم چیزهایی است که ازبه کار بردن این مهارت دستگیرت می
شود .

سعی کن با مشورت بزرگترهای آگاه بفهمی که در چه زمینه ای بیشتر استعداد داری و
استعداد و استعداد تو به کدام سو بیشتر گرایش دارد ؛ مثلاً ، اگر به ریاضی علاقه
مند هستی و دیگران تو را در این زمینه تایید می کنند ، تو باید آینده ات را با
ریاضی ببینی ، آنگاه دیگر ریاضیات را نه برای معلم و نمره ی خوب ، بلکه به قصد
کسب مهارت های لازم در زندگی آینده خودت فراگیری .
سایر هدف های فرهنگی و اجتماعی خودت را هم می توانی به همین شیوه مورد بررسی
قرار دهی . پس از آن که تصمیم به اصلاح و بهبود روش های خود در مطالعه و فراگیری
گرفتی ، اصول زیر را که اساس عادت های مفید است به دقت به خوان و عملاً به کار
ببند .
طرح های جدیدت را به دوستانت بگو . بگذار تا آن ها هم بفهمند تو عوض شده ای .
اگر اتاقی را برای محل مطالعه دایمی در نظر گرفته ای و آنها ممکن است تو را
مسخره کنند ، لازم نیست آنها را به اتاق مطالعه ات ببری . اگر دوستانت برای وقت
گذرانی سراغ تو می آیند ، بی تعارف بگو فرصت نداری . اگر جایی دعوتت کردند که با
برنامه ات جور در نمی آید ، به راحتی و بدون رو در بایستی بگو :« نمی توانم
بیایم ». چرا که هیچ کدام از میهمانی ها ، جبران عدم مطالعه تو را نمی کند . اگر
با خودت قرار گذاشتی هفته ای دو ساعت روی فلان درس وقت بگذاری ، به هیچ وجه این
قول وقرار با خودت را زیر پا نگذار ؛ اما اگر دوام نیاوردی و تسلیم بی برنامگی
خودت و دیگران شدی ، باید خودت را تنبیه کنی .« خود جریمه کردن » ، راهی مفید
برای کسانی است که نمی توانند در ابتدا انضباط را رعایت کنند .
حالا نوبت حرف هایی است درباره حالت های گوناگون مطالعه . درباره نوع انتخاب
عناوین کتابهای مورد نیازت هم شتاب نکن لازم است اول شکل صحیح مطالعه را فراگیری
، سپس درباره سه محور مورد نظر ( که قبلاً ذکر کردم ) بحث می کنیم .


 

 


 

 

وضعیت تو به
هنگام مطالعه ، تاثیر مهمی در درک مطلب دارد . هر زمانی که برایت امکان دارد ،
پشت میز تحریر بنشین . هنگام مطالعه قوز نکن ، راست بنشین ، کتاب باید بر روی
سطح هموار میز و زیرش صاف باشد .
اگر با بی حوصلگی مطالعه کنی و سست و وارفته به مطالعه بپردازی ، آفات مطالعه ،
نظیر چرت و خواب ، حواس پرتی و ... به سراغت می آیند . برای تمرکز حواس و درک
مطلب ، قرص و محکم بنشین و با اشیای دور و برت بازی نکن .
فراموش نکن که هیچ چیز ، جای تمرین عملی را نمی گیرد و هر چه قدر هم حرف های
قشنگ بلد باشی ، تا در عمل ثابت نکنی ، بی فایده است . پر و بال قشنگ ، یک طرف
قضیه است ؛ اما آن طرف قضیه ، پرواز کردن تو است .

آن قلم و کاغذی را که قرار بود همیشه همراهت باشد ، می توانی از کاغذ کارتهای
12×9 سانتی متری درست کنی تا در جیب لباست با راحتی قابل حمل باشد . این کارتها
را خودت می توانی بسازی و روی هر کدام شماره بگذاری . همیشه و همه جا همراهت
باشد تا هیچ چیز را از قلم نیندازی . بر این مطلب تاکید دارم که باید خلاصه
بنویسی ؛ یعنی ، « حرف اصلی را ».

 

 

یادآوری نکته
ای دیگر ،در این بحث اهمیت دارد : باید در همه جا و هر موقعیتی به مطالعه
بپردازی . البته قبلاً اگر گفتم مکان مطالعه ، مناسب و آرام باشد ، منظورم
موقعیت آرمانی و مطلوب بود ؛ ولی روشن است که همه ، این امکانات را ندارند که
اتاق مشخصی و میز مطالعه ای داشته باشند. از این رو ، باید با روش جدید مطالعه ،
کاری کرد که مثل موقعیت های دیگر ، به مطالعه پرداخته شود .

به این ترتیب ، با استعدادها و نیروهای ذاتی و فکری خودت ، کمبود وسایل را جبران
کن . خودت را عادت بده و تمرین کن که در مکان های شلوغ و پر و سرو صدا ، مثل صف
اتوبوس ، نانوایی ، سالن انتظار بیمارستانها ، اتاق شلوغ و... مطالعه کنی .
تمرین خیلی مهم است . شرط موفقیت درهر کاری - علاوه بر داشتن راه و شیوه صحیح -
تمرین است .
البته هنگام حرکت ماشین به هیچ وجه کتاب نخوان زیرا برای چشم هایت بسیار زیانبار
است .


 

 


 

 

در تند خوانی ،
باید کتاب را به گونه ای ورق زد که مکثی در آن نباشد و از به هدر رفتن وقت
جلوگیری کند . از این رو صفحات کتاب باید از هم جدا باشند و به هنگام مطالعه ،
با یک دست چشم را هدایت کن و با انگشت سبابه دست دیگر ، از بالای صفحه ، ورق را
برگردان . از این روش ، راست دستان و چپ دستان به یک اندازه می توانند استفاده
کنند .

یادت باشد کتابی که به دستت می رسد نیاز به یک بررسی مقدماتی دارد . کتاب را به
سرعت ورق بزن و به سوال های زیر پاسخ بده :
1- ساختمان کتاب چگونه است ؟
2- مطالب مهم کدام است ؟
3- آیا قبلاً چیزی درباره این مطلب و یا مطالب می دانستی ؟
4- مباحث آن تا چه مقدار مشکل است و مطلب ، دشوار طرح شده است یا آسان ؟
مطالعه را با رسم « درخت حافظه » آغاز کن . ابتدا برای خودت مشخص کن که چه
اندازه از کتاب را می خواهی یاد بگیری . روش درخت حافظه ، از نظر اثرگذاری در
یادگیری ، کارآرایی بسیار بالایی دارد . برای این کارباید عنوان کتاب یا هر بخش
را ریشه درخت فرض کنی و آن را درون یک مربع ، دایره ، مستطیل و یا هر شکل هندسی
دلخواه دیگری قرار بده و آنگاه عناوین اصلی و فرعی را روی شاخه های اصلی و فرعی
بنویس .

در این روش از هر دو نیمکره مغزت به خوبی استفاده می کنی .
در تند خوانی ، باید حتماً با دست بخوانی ؛ چون این کار ، مانع از برگشت دوباره
خوانی می شود . پس خیلی ساده ، نوک انگشت خودت را ، زیر اولین کلمه بگذار و با سرعت
به جلو حرکت کن ، سپس انگشت را در آخر هر سطر بردار و زیر خط بعدی بگذار و به
خواندن ادامه بده . با چشمهایت مستیقماً بالای نوک انگشتانت را بخوان و بالا
رفتن سرعت خودت را ببین . فراموش نکن که به هیچ وجه نباید از مداد ، خط کش و یا
چیز دیگری استفاده کنی .

به هیچ وجه در حال مطالعه ، واژه ها را آرام آرام د رذهنت تلفظ نکن . اگر چنین
حالتی داری ، باید بلافاصله آن را ترک کنی . هدف تند خوانی ، انتقال مستقیم
مفاهیم ، به ذهن تو است تا منظور نویسنده را بی آن که لغت ها را در ذهنت تکرار
کنی دریابی . این را بدان که واژه ها وسیله ای برای انتقال معانی هستند و وقتی
تو ، جان کلام را دریافتی ، لازم نیست معنای تک تک کلمات به کار رفته در جمله را
بدانی . پس تو باید در پی یافتن معنای کامل جمله باشی و نه معنای هر کلمه . ترک
« درون خوانی » مشکل است ، اما محال نیست . یکی از راه ها ، دیدن جمله به جای
کلمه است . تو باید با تمرین ، این مهارت را بیاموزی . تمرین و باز هم تمرین .

 

مساله دیگر ، علامت گذاری در صفحات کتاب است . اغلب
آدمهای باسواد ، با روش های غلط این کار را می کنند . تو خود دیده ای و من دیگر
نیازی نمی بینم تا روشهای اشتباه را مطرح کنم ؛ اما روش مناسب را الآن یاد می
گیری :
هر وقت به موضوعی مهم برخوردی علامت تیک در کنار صفحه قرار بده . این کار ، هم
نکته ی مهم را مشخص می کند و هم بعدها در صورتی که نیاز نداشته باشی ، به راحتی
می توانی اثرش را پاک کنی .

اگر در مطالعه مجدد کتاب ، همان مطلب علامت گذاری شده ، مهم به نظرت آمد ، یک
علامت تیک دیگر برای تاکید بگذار . هنگام مطالعه ، سوالهای زیر کمک می کند تا
کتاب را بسنجی :
• آیا به روشنی ، هدف نویسنده را دریافته ای ؟ اگر نه ، مقدمه آن کتاب را بخوان
• آیا فهمیده ای که نویسنده چگونه مطلب را آغاز کرده است ؟ روش کلی او در عرضه
مطلب چگونه است ؟ نکته های اصلی و فرعی کدامند ؟ برای پاسخ به این سوال ها فهرست
کتاب را بررسی کن .
• نتیجه گیریهای نویسنده چیست ؟ آیا با آن موافقی ؟ چرا نویسنده به چنین نتایجی
رسیده است ؟ به نظر تو نویسنده در چه زمینه هایی ضعیف است ؟ آیا در برداشت های
او ضعف هست یا در نتیجه گیری های او ؟
• این نویسنده را با نویسنده ی دیگر - که قبلاً از او کتابی خوانده ای - مقایسه
کن . آیا کتاب ، مطلب تازه ای عرضه کرده است ؟ آیا چیزهای دیگری که خوانده ای ،
این مطالب را تایید می کند یا رد ؟ چگونه و در چه مواردی ؟
• آیا می توانی ارتباطی منطقی بین مطالب کتاب با یادداشت های قبلی ات برقرار کنی
؟
صحبت دیگر من در تند خوانی ، روی یادآوری است . در پژوهشها ثابت شده است که اگر
20% وقت خودت را صرف خواندن کنی و 80% دیگر را به یادآوری بپردازی ، موثرتر از
آن است که تمام همت خودت را بر روی خواندن بگذاری . یادت باشد که با طوطی وار
خواندن کتاب ، به قافله دانش صحیح نخواهی رسید . راه درست یکی است و بقیه مسیرها
به بن بست یا پرتگاه ختم می شود .

سرعت در تند خوانی ، چیزی است که مرتب باید مد نظر باشد . این را متوجه شدی که
هر کسی می تواند تند خوان شود ؛ اما اگر هنوز اندکی شک داری ، توصیه می کنم مدتی
فکر کنی . ببین ، تو عادت کرده ای که با سرعتی بین 80 تا 300 کلمه در دقیقه
بخوانی و چنین سرعتی را برای خودت عادی بدانی و اشکالی هم در آن نبینی ؛ ولی اگر
آموزش دیده بودی که با سرعت 400 کلمه در دقیقه بخوانی ، به آن عادت می کردی و آن
را ، سرعت معمولی مطالعه ای می دانستی .

پس برای یاد گرفتن این مهارت ، باید خوب وقت بگذاری و تمرین کنی . شعاع دید نیز
شاخه دیگر این مهارت است . گسترش میدان دید ، یکی از راه های موفقیت تو در تند خوانی
به حساب می آید . تو قبلاً عادت کرده بودی هربار فقط یک یا دو کلمه را ببینی ،
در حالی که باید در یک نگاه ، چند لغت یا یک جمله را یک جا ببینی و بخوانی .
لازم نیست همه کلمات را به طور دقیق بخوانی ، بلکه می توانی فقط لغت های مفید و
معنادار را بخوانی واز خواندن بقیه ، چشم پوشی کنی .
بنابراین ، تقریباً 50% لغت ها را باید بخوانی ، مگر این که مطلب دارای فرمول
باشد . چشم هایت در یک نگاه از تمامی کلمات فیلمبرداری می کند و بلافاصله به مغز
می فرستد . لذا نگرانی ، اضطراب و ترس از نفهمیدن را از خودت دور کن و به خود بقبولان
که میتوانی و کار نشد ندارد .

روش مطالعه ?
گروه: آموزش کتابخوانی

 

 

انتخاب کتاب

یک مطلب بسیارمهم در بحث کتاب و کتابخوانی ، انتخاب کتاب است . آیا تا امروز بر
مبنای خاصی کتاب های مورد مطالعه ات را انتخاب کرده ای ؟ یا این که به طور
اتفاقی کتاب مطالعه می کنی ؟ تو خود بهتر می دانی که در این دنیا هیچ کاری
تصادفی نیست ؛ حتی تصادف ها واتفاق ها ، برنامه ای مشخص و معین برای خود دارند ؛
اما با عینک مخصوص می توان آن ها را دید و فهمید .
تو همین طور که با حساب و کتاب به مدرسه یا محل کار می روی ، غذا می خوری و بسیاری
از کارهای دیگر را انجام می دهی ، باید از این پس هم با حساب و طبق یک اصول خاصی
، کتاب های مورد مطالعه ات را انتخاب کنی .

این کار ، ابتدا به نظرت سخت می آید . ممکن است به شوخی هم بگیری و بگویی :« ای
بابا ، انتخاب کتاب که برنامه نمی خواهد!» ؛ ولی همان طور که گفتم : هیچ کاری در
این دنیا ، اتفاقی نیست و تو نباید خودت را به دست گردباد جهالت بسپاری و بی
اختیار به هر طرف بروی و سر از ناکجاآباد درآوری ؛ بلکه باید این نکته را فراموش
نکنی که انسان ، وظیفه دارد در مسیر تکامل قرار گیرد و راه را طبق رهروان صالح بپیماید
.

قبل از ادامه بحث باید به نکته ای توجه داشت ، به هیچ عنوان تحت تاثیر طرح روی
کتاب قرار نگیر، گو این که ناشران و نویسندگان می خواهند به بهترین وجه دل مخاطب
را بربایند و کتاب را بفروشند . البته من مخالف کتاب هایی با روی جلد زیبا نیستم
؛ ولی این مساله مهم را باید قبل از ادامه مطلب به تو می گفتم که احساساتی با
کتاب برخورد نکن .
همچینین ، چه پول داشتی و چه نه ، به فکر خریدن کتاب نباش اول در اندیشه انتخاب
آن باش ، بعد اگر انتخابت درست بود ، تهیه اش کن .