سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مرجعی برای مقالات علمی

آثار منفی تنبیه بدنی

    نظر

آثار منفی تنبیه بدنی

1.
تحقیر شخصیت
: کودکی که به شخصیت او توهین شود ، امیدی به خیرش نیست و دیگران
از شرّ او در امان نخواهند بود.

2. ایجاد روحیه ی تسلیم پذیری : فرزند را تو سری خور بار می
آورد و در آینده ، به دیگران نیز اجازه خواهد داد به او زور بگویند و قدرت دفاع از
حقّ خود را نخواهد داشت.

3. کینه ی تنبیه کننده : کینه ی تنبیه کنده را به دل
می گیرد و در آینده به شکل های گوناگون از او انتقام می گیرد.

4.ماهر کردن مجرم در جرم : او را در ارتکاب جرم ماهرتر
می کنند و با تنبیه بدنی ، به او می آموزند که در ارتکاب عمل خلاف ، دقت بیشتری
داشته باشد تا به دام نیفتد.

5. اضطراب : دائم مضطرب است که نکند بر
اثر عمل مشابهی ، دوباره به ویژه در حضور دیگران تنبیه شود.

6. از بین رفتن اعتماد به نفس : اعتماد به نفس خود را از دست
می دهد و شهامت انجام کارهای بزرگ را نخواهد داشت.

8. روحیه ی زورگویی : از این پس ، او نیز به ضعیف
تر از خود زور می گوید و آنان را کتک می زند.

 

                                                                                                   1 

استثنای تنبیه بدنی

اگر سازو کارهای باز دارنده ، یعنی
تحریک عواطف؟، قهر ، محرومیت و شیوه ی بده بستان اثری نداشت می توانید از تنبیه
بدنی استفاده کنید ؛ البتّه در صورتی که به شرایط آن توجّه داشته باشید.

مقصود از تنبیه بدنی در نوپایان؟،
ضربه ای کوچک به پشت دست در صورت انجام کارهای خطرناک و در سنین بالاتر ، زدن با
کف دست به کفل یا زدن با انگشتان دست به بدن است . در تنبیه بدنی ، هرگز از ترکه ،
کمربند یا شلّاق و امثال آن استفاده نکنید.

به جز نوپا که در صورت ارتکاب عمل
خطرناک ، همان لحظه باید عکس العمل نشان دهید ، در کودک بزرگ تر ، پیش از تنبیه؟، بهتر
است او را تهدید کنید. این تهدید به تنبیه بدنی باید غیر مستقیم و با کنایه باشد
(کاری نکن که کاسه ی صبرم لبریز شود ، مرا به کاری وادار نکن که بعد پیشمانی داشته
باشد و . . . ).

توجه داشته باشید که وقتی کودک را
تنبیه می کنید ، حتما علّت آن را به او بگویید.

از دیدگاه اسلام ، در صورتی که فرزند
، مرتکب یکی از گناهان کبیره شده باشد ، سرپرست او می تواند به قدری که ادب شود و
دیه واجب نشود ، او را به صورت بدنی تنبیه کند.


علل دروغگویی و درمان آن

    نظر

علل دروغگویی و درمان آن

دروغ گویی تا حدود شش سالگی طبیعی
است و جای نگرانی نیست. علت دروغگویی کودکان تا این سن تخیل قوی است. کودک در این
سن جاندار پندار است و به اشیا جان می دهد.

دروغگویی از 6 سالگی به بعد علل دارد
:

1. محیط : دروغگویی اعضای خانواده یا
نزدیکان ، کودک را دروغگو می کند.

2. جلب توجه : گاهی برای جلب توجه دیگران به
خود دروغ می گویند.

3. انتقامجویی : کودک گاهی دروغ می گوید تا از
دیگران انتقام بگیرد.

4. ترس از تنبیه : اگر کودکان ، از تنبیه بدنی
در امان باشند ، دروغ نمی گویند.

5. تکلیف زیاد : معلمی که تکلیف فراوانی را بر
عهده دانش آموز می گذارد ؛ به گونه ای که انجام آنها در توان کودک نیست او را به
دروغ وا می دارد و کودک برای توجیه عدم انجام تکلیف ، دروغ می گوید.

6. توقع بیش از حد : توقع بیش از حد والدین و
معلم ، کودک را به دروغ وا می دارد.

7. رسیدن به خواسته ها : گاهی برای رسیدن به خواسته
هایشان دروغ می گویند.




 

درمان دروغگویی

 

 

www.sadegh15m.parsiblog.com

 
alt

باتوجه به علل دروغگویی با آن مقابله کنید :

1. محیط : باید محیط سالم و بدون دروغی را فراهم کرد و یا باید محیط را اصلاح
کرد.

2. تنبیه : به جای تنبیه ، از ساز و کارهای باز دارنده استفاده کنید . ( رو
ترش کردن ، محرومیت ، تحریک عواطف ، قهر و شیوه بده و بستان )

3.جلب توجه : در مقابل دروغ های او ، حساسیت شدید نشان ندهید و او را در
موقعیت های مناسب نهی کنید.

4. احساس حقارت : کودکی که فراوان توبیخ و سرزنش شود احساس حقارت می کند و
برای جبران دروغ می گوید تا خود را بزرگ نشان دهد ؛ پس سرکوفت را قطع کنید.

5. لاف زدن : کودکان لاف می زنند تا بزرگنمایی کنند او را از زشتی و
نامطلوب بودن این عمل در دید دیگران آگاه کنید.

6. شوخی : گاهی برای شوخی دروغ می گویند . او را با روایات امامان (ع) آشنان
کنید.

رسول خدا (ع) می فرمایند : «همانا دروغ [انسان را] به زشتی ها ، و
زشتی ها به آتش [جهنم] می کشاند.»(حرعامل ، وسائل الشیعه ، ج 12 ، ص 250)

رسول خدا (ع) می فرمایند : «بزرگترین خطاها نزد خدا زبان دروغگو
است.» (علی مشکینی ، قصار الجمل ، ج 2 ، ص 181)

امام علی (ع) می فرمایند : «هیج عادت و خلقی ، زشت تر از دروغ
نیست.» (آمدی ، غررالحکم ، ص 220، ح 4383).

7.پرسش های فراوان از کودک : سوال پیج کرن او را به دروغ وا می
دارد ؛ پس در صورت ارتکاب عمل خلافی ، از او نپرسید : تو این کار را کرده ای؟ بلکه
بگویید : هر کسی این کار را انجام داده ، دیگر تکرار نکند.

توصیه می نمائیم :او را از آثار دروغ (محرومیت از بهشت و هدایت الهی ، از دست
دادن ایمان ، فقر ، ضعف حافظه ، بی اعتباری در اجتماع ، جرأت بر گناه و ...)آگاه
کنید.

اگر از شیوه محرومیت استفاده می کنید در صورت دروغگویی او ،
محرومیت را دو برابر کنید ؛ یکی برای عمل خلاف و یکی هم برای دروغگویی او تا بفهمد
که دروغ نگوید ، محرومیت او نصف خواهد شد.

در صورت راستگویی کودک ، از تشویق و تحسین او غافل نشوید.


روش مطالعه ?

    نظر

روش مطالعه ?


 

 


هنگامی که یک انسان خواندن ونوشتن را یاد می گیرد ، مهمترین کارش باید کتابخوانی
باشد . که این مهم اگر بدون آموزش باشد ، چیزی جز اتلاف عمر و از کف دادن زمان
نیست . بنابراین چنانچه فعالیتی جدی و کارا ، در این زمینه صورت نپذیرد ، میزان
پیشرفت فرد تقلیل می یابد .
از این رو، عموم نویسندگان نباید انتظار داشته باشند آثارشان با استقبال مردم و
مطالعه عمیق و دقیق آنان مواجه شود . لذا عقیده ما بر آن است که باید ابتدا روش
صحیح مطالعه و کتاب خواندن به مخاطبان یاد داده شود ، آن گاه انتظار رهپیمایی در
زمینه های مختلف : دینی ، سیاسی ، ادبی و... را داشت .
به این جهت ، در هر جای مسیر فراگیری هستید ، اندکی تامل کنید ، راه درست مطالعه
را بیاموزید و سپس به مسیر ادامه دهید .

 

 

هدف
کتابخوانی


قبل از هر چیز ، باید قلم و کاغذ برداری و تا آخر با من باشی ؛ چون خیلی چیزها
را باید یادداشت کنی . حتی اگرحافظه خوبی داشته باشی ، باز هم بعضی مسایل ، ا
زنظرت پنهان می ماند .یادت باشد که مهم ، شکل خواندن کتاب است و این که چگونه از
کتاب های موجود استفاده ببریم .
به طور کلی « هنر مطالعه » مهارتی است که امروزه هر انسان باسوادی باید از آن
برخوردار باشد . تو اگر به این سلاح مهم دست نیابی ، بدون شک ، آفت ها و خطرهای
زیادی دامنگیرت می شود و روزی می رسد که صد افسوس می خوری که چرا دوستانت به
مدارج عالی رسیدند وتو هنوز اندر خم یک کوچه ای ؛ ولی این هم یادت باشد که جلوی
ضرر را از هرجا که بگیری منفعت است .

تو نباید هر چه به دستت رسید بخوانی ؛ بلکه باید در این دنیای شلوغ مطالب چاپی ،
آن چه را که برای تو مفید است بخوانی ؛ هم گیج نمی شوی و هم زودتر به هدف میرسی
. نکته دیگر این است که تو باید همیشه بر کتاب مسلط باشی و اجازه ندهی بعضی از کلمات
فریبنده ی کتاب ، روح تو را به خودش مشغول کند و فرصت طلایی ات را آتش بزند .
بنابراین قبل از آن که دقیق مطالعه کنی ، باید کتاب را از اول ارزیابی کنی . آیا
کتاب برای سن تو نوشته شده ؟ چه سالی منتشر شده ؟ نویسنده اش کیست ؟ چه کسانی
این کتاب را تایید کرده اند ؟

هدف در این جا یک معنی اش این است که تو برای خودت یک « سیر مطالعاتی » درست کنی
. نقطه شروع را از یک جا بگیری( البته با مشورت افراد صاحب نظر ) و روی ریل
بیفتی . بیخودی به شاخ و برگ هم نزنی و فقط به تنه ی درخت خواندن فکر کنی .
البته داشتن یک سیرمطالعاتی ، اولش کمی سخت و شاید غیرممکن به نظر برسد ؛ اما
اگر حوصله به خرج دهی و یک مقدار صبر کنی ، با هم در این زمینه صحبت می کنیم و
از تجارب دیگران بهره مند می شویم .

 

 

راه شروع

از امروز یک برنامه ریزی کوتاه مدت برای خودت در نظر بگیر . کتابخوانی ات را به
سه بخش عمده تقسیم کن :
1- کتابهایی که پایه های مذهبی و فکری تو را محکم می کنند .
2- کتابهایی که طبق وظیفه کاریت باید بخوانی .
3- کتابهایی که با توجه به سنت باید بخوانی و نیاز روز توست .
درباره ی انتخاب عناوین کتاب ها بعد با هم صحبت می کنیم . الآن ، مهم ، برنامه
ریزی تو است .
یادت باشد که نباید سرت را شلوغ کنی . نظم ، اساس کار ماست . برنامه تو باید
قابل اجرا باشد . ابتد برای چند روز و اگر مفید بود ، برای چند هفته و... فراموش
نکن که « سنگ بزرگ علامت نزدن است ».
حالا که می خواهی برنامه داشته باشی ، به تمسخر اطرافیان توجه نکن ؛ زیرا آینده
ات مهم تر از آن است که تسلیم ریشخند دوستان و... بشوی .
به همین اندازه که تصویر روشنی از مقاصد و راه های رسیدن به آن در ذهنت روشن شد
، اوضاع و احوال تحصیلی ، در نظرت دارای معنا و مفهوم می شود . مطالعه به خودی
خود یک « مهارت » است و مهم چیزهایی است که ازبه کار بردن این مهارت دستگیرت می
شود .

سعی کن با مشورت بزرگترهای آگاه بفهمی که در چه زمینه ای بیشتر استعداد داری و
استعداد و استعداد تو به کدام سو بیشتر گرایش دارد ؛ مثلاً ، اگر به ریاضی علاقه
مند هستی و دیگران تو را در این زمینه تایید می کنند ، تو باید آینده ات را با
ریاضی ببینی ، آنگاه دیگر ریاضیات را نه برای معلم و نمره ی خوب ، بلکه به قصد
کسب مهارت های لازم در زندگی آینده خودت فراگیری .
سایر هدف های فرهنگی و اجتماعی خودت را هم می توانی به همین شیوه مورد بررسی
قرار دهی . پس از آن که تصمیم به اصلاح و بهبود روش های خود در مطالعه و فراگیری
گرفتی ، اصول زیر را که اساس عادت های مفید است به دقت به خوان و عملاً به کار
ببند .
طرح های جدیدت را به دوستانت بگو . بگذار تا آن ها هم بفهمند تو عوض شده ای .
اگر اتاقی را برای محل مطالعه دایمی در نظر گرفته ای و آنها ممکن است تو را
مسخره کنند ، لازم نیست آنها را به اتاق مطالعه ات ببری . اگر دوستانت برای وقت
گذرانی سراغ تو می آیند ، بی تعارف بگو فرصت نداری . اگر جایی دعوتت کردند که با
برنامه ات جور در نمی آید ، به راحتی و بدون رو در بایستی بگو :« نمی توانم
بیایم ». چرا که هیچ کدام از میهمانی ها ، جبران عدم مطالعه تو را نمی کند . اگر
با خودت قرار گذاشتی هفته ای دو ساعت روی فلان درس وقت بگذاری ، به هیچ وجه این
قول وقرار با خودت را زیر پا نگذار ؛ اما اگر دوام نیاوردی و تسلیم بی برنامگی
خودت و دیگران شدی ، باید خودت را تنبیه کنی .« خود جریمه کردن » ، راهی مفید
برای کسانی است که نمی توانند در ابتدا انضباط را رعایت کنند .
حالا نوبت حرف هایی است درباره حالت های گوناگون مطالعه . درباره نوع انتخاب
عناوین کتابهای مورد نیازت هم شتاب نکن لازم است اول شکل صحیح مطالعه را فراگیری
، سپس درباره سه محور مورد نظر ( که قبلاً ذکر کردم ) بحث می کنیم .


 

 


 

 

وضعیت تو به
هنگام مطالعه ، تاثیر مهمی در درک مطلب دارد . هر زمانی که برایت امکان دارد ،
پشت میز تحریر بنشین . هنگام مطالعه قوز نکن ، راست بنشین ، کتاب باید بر روی
سطح هموار میز و زیرش صاف باشد .
اگر با بی حوصلگی مطالعه کنی و سست و وارفته به مطالعه بپردازی ، آفات مطالعه ،
نظیر چرت و خواب ، حواس پرتی و ... به سراغت می آیند . برای تمرکز حواس و درک
مطلب ، قرص و محکم بنشین و با اشیای دور و برت بازی نکن .
فراموش نکن که هیچ چیز ، جای تمرین عملی را نمی گیرد و هر چه قدر هم حرف های
قشنگ بلد باشی ، تا در عمل ثابت نکنی ، بی فایده است . پر و بال قشنگ ، یک طرف
قضیه است ؛ اما آن طرف قضیه ، پرواز کردن تو است .

آن قلم و کاغذی را که قرار بود همیشه همراهت باشد ، می توانی از کاغذ کارتهای
12×9 سانتی متری درست کنی تا در جیب لباست با راحتی قابل حمل باشد . این کارتها
را خودت می توانی بسازی و روی هر کدام شماره بگذاری . همیشه و همه جا همراهت
باشد تا هیچ چیز را از قلم نیندازی . بر این مطلب تاکید دارم که باید خلاصه
بنویسی ؛ یعنی ، « حرف اصلی را ».

 

 

یادآوری نکته
ای دیگر ،در این بحث اهمیت دارد : باید در همه جا و هر موقعیتی به مطالعه
بپردازی . البته قبلاً اگر گفتم مکان مطالعه ، مناسب و آرام باشد ، منظورم
موقعیت آرمانی و مطلوب بود ؛ ولی روشن است که همه ، این امکانات را ندارند که
اتاق مشخصی و میز مطالعه ای داشته باشند. از این رو ، باید با روش جدید مطالعه ،
کاری کرد که مثل موقعیت های دیگر ، به مطالعه پرداخته شود .

به این ترتیب ، با استعدادها و نیروهای ذاتی و فکری خودت ، کمبود وسایل را جبران
کن . خودت را عادت بده و تمرین کن که در مکان های شلوغ و پر و سرو صدا ، مثل صف
اتوبوس ، نانوایی ، سالن انتظار بیمارستانها ، اتاق شلوغ و... مطالعه کنی .
تمرین خیلی مهم است . شرط موفقیت درهر کاری - علاوه بر داشتن راه و شیوه صحیح -
تمرین است .
البته هنگام حرکت ماشین به هیچ وجه کتاب نخوان زیرا برای چشم هایت بسیار زیانبار
است .


 

 


 

 

در تند خوانی ،
باید کتاب را به گونه ای ورق زد که مکثی در آن نباشد و از به هدر رفتن وقت
جلوگیری کند . از این رو صفحات کتاب باید از هم جدا باشند و به هنگام مطالعه ،
با یک دست چشم را هدایت کن و با انگشت سبابه دست دیگر ، از بالای صفحه ، ورق را
برگردان . از این روش ، راست دستان و چپ دستان به یک اندازه می توانند استفاده
کنند .

یادت باشد کتابی که به دستت می رسد نیاز به یک بررسی مقدماتی دارد . کتاب را به
سرعت ورق بزن و به سوال های زیر پاسخ بده :
1- ساختمان کتاب چگونه است ؟
2- مطالب مهم کدام است ؟
3- آیا قبلاً چیزی درباره این مطلب و یا مطالب می دانستی ؟
4- مباحث آن تا چه مقدار مشکل است و مطلب ، دشوار طرح شده است یا آسان ؟
مطالعه را با رسم « درخت حافظه » آغاز کن . ابتدا برای خودت مشخص کن که چه
اندازه از کتاب را می خواهی یاد بگیری . روش درخت حافظه ، از نظر اثرگذاری در
یادگیری ، کارآرایی بسیار بالایی دارد . برای این کارباید عنوان کتاب یا هر بخش
را ریشه درخت فرض کنی و آن را درون یک مربع ، دایره ، مستطیل و یا هر شکل هندسی
دلخواه دیگری قرار بده و آنگاه عناوین اصلی و فرعی را روی شاخه های اصلی و فرعی
بنویس .

در این روش از هر دو نیمکره مغزت به خوبی استفاده می کنی .
در تند خوانی ، باید حتماً با دست بخوانی ؛ چون این کار ، مانع از برگشت دوباره
خوانی می شود . پس خیلی ساده ، نوک انگشت خودت را ، زیر اولین کلمه بگذار و با سرعت
به جلو حرکت کن ، سپس انگشت را در آخر هر سطر بردار و زیر خط بعدی بگذار و به
خواندن ادامه بده . با چشمهایت مستیقماً بالای نوک انگشتانت را بخوان و بالا
رفتن سرعت خودت را ببین . فراموش نکن که به هیچ وجه نباید از مداد ، خط کش و یا
چیز دیگری استفاده کنی .

به هیچ وجه در حال مطالعه ، واژه ها را آرام آرام د رذهنت تلفظ نکن . اگر چنین
حالتی داری ، باید بلافاصله آن را ترک کنی . هدف تند خوانی ، انتقال مستقیم
مفاهیم ، به ذهن تو است تا منظور نویسنده را بی آن که لغت ها را در ذهنت تکرار
کنی دریابی . این را بدان که واژه ها وسیله ای برای انتقال معانی هستند و وقتی
تو ، جان کلام را دریافتی ، لازم نیست معنای تک تک کلمات به کار رفته در جمله را
بدانی . پس تو باید در پی یافتن معنای کامل جمله باشی و نه معنای هر کلمه . ترک
« درون خوانی » مشکل است ، اما محال نیست . یکی از راه ها ، دیدن جمله به جای
کلمه است . تو باید با تمرین ، این مهارت را بیاموزی . تمرین و باز هم تمرین .

 

مساله دیگر ، علامت گذاری در صفحات کتاب است . اغلب
آدمهای باسواد ، با روش های غلط این کار را می کنند . تو خود دیده ای و من دیگر
نیازی نمی بینم تا روشهای اشتباه را مطرح کنم ؛ اما روش مناسب را الآن یاد می
گیری :
هر وقت به موضوعی مهم برخوردی علامت تیک در کنار صفحه قرار بده . این کار ، هم
نکته ی مهم را مشخص می کند و هم بعدها در صورتی که نیاز نداشته باشی ، به راحتی
می توانی اثرش را پاک کنی .

اگر در مطالعه مجدد کتاب ، همان مطلب علامت گذاری شده ، مهم به نظرت آمد ، یک
علامت تیک دیگر برای تاکید بگذار . هنگام مطالعه ، سوالهای زیر کمک می کند تا
کتاب را بسنجی :
• آیا به روشنی ، هدف نویسنده را دریافته ای ؟ اگر نه ، مقدمه آن کتاب را بخوان
• آیا فهمیده ای که نویسنده چگونه مطلب را آغاز کرده است ؟ روش کلی او در عرضه
مطلب چگونه است ؟ نکته های اصلی و فرعی کدامند ؟ برای پاسخ به این سوال ها فهرست
کتاب را بررسی کن .
• نتیجه گیریهای نویسنده چیست ؟ آیا با آن موافقی ؟ چرا نویسنده به چنین نتایجی
رسیده است ؟ به نظر تو نویسنده در چه زمینه هایی ضعیف است ؟ آیا در برداشت های
او ضعف هست یا در نتیجه گیری های او ؟
• این نویسنده را با نویسنده ی دیگر - که قبلاً از او کتابی خوانده ای - مقایسه
کن . آیا کتاب ، مطلب تازه ای عرضه کرده است ؟ آیا چیزهای دیگری که خوانده ای ،
این مطالب را تایید می کند یا رد ؟ چگونه و در چه مواردی ؟
• آیا می توانی ارتباطی منطقی بین مطالب کتاب با یادداشت های قبلی ات برقرار کنی
؟
صحبت دیگر من در تند خوانی ، روی یادآوری است . در پژوهشها ثابت شده است که اگر
20% وقت خودت را صرف خواندن کنی و 80% دیگر را به یادآوری بپردازی ، موثرتر از
آن است که تمام همت خودت را بر روی خواندن بگذاری . یادت باشد که با طوطی وار
خواندن کتاب ، به قافله دانش صحیح نخواهی رسید . راه درست یکی است و بقیه مسیرها
به بن بست یا پرتگاه ختم می شود .

سرعت در تند خوانی ، چیزی است که مرتب باید مد نظر باشد . این را متوجه شدی که
هر کسی می تواند تند خوان شود ؛ اما اگر هنوز اندکی شک داری ، توصیه می کنم مدتی
فکر کنی . ببین ، تو عادت کرده ای که با سرعتی بین 80 تا 300 کلمه در دقیقه
بخوانی و چنین سرعتی را برای خودت عادی بدانی و اشکالی هم در آن نبینی ؛ ولی اگر
آموزش دیده بودی که با سرعت 400 کلمه در دقیقه بخوانی ، به آن عادت می کردی و آن
را ، سرعت معمولی مطالعه ای می دانستی .

پس برای یاد گرفتن این مهارت ، باید خوب وقت بگذاری و تمرین کنی . شعاع دید نیز
شاخه دیگر این مهارت است . گسترش میدان دید ، یکی از راه های موفقیت تو در تند خوانی
به حساب می آید . تو قبلاً عادت کرده بودی هربار فقط یک یا دو کلمه را ببینی ،
در حالی که باید در یک نگاه ، چند لغت یا یک جمله را یک جا ببینی و بخوانی .
لازم نیست همه کلمات را به طور دقیق بخوانی ، بلکه می توانی فقط لغت های مفید و
معنادار را بخوانی واز خواندن بقیه ، چشم پوشی کنی .
بنابراین ، تقریباً 50% لغت ها را باید بخوانی ، مگر این که مطلب دارای فرمول
باشد . چشم هایت در یک نگاه از تمامی کلمات فیلمبرداری می کند و بلافاصله به مغز
می فرستد . لذا نگرانی ، اضطراب و ترس از نفهمیدن را از خودت دور کن و به خود بقبولان
که میتوانی و کار نشد ندارد .

روش مطالعه ?
گروه: آموزش کتابخوانی

 

 

انتخاب کتاب

یک مطلب بسیارمهم در بحث کتاب و کتابخوانی ، انتخاب کتاب است . آیا تا امروز بر
مبنای خاصی کتاب های مورد مطالعه ات را انتخاب کرده ای ؟ یا این که به طور
اتفاقی کتاب مطالعه می کنی ؟ تو خود بهتر می دانی که در این دنیا هیچ کاری
تصادفی نیست ؛ حتی تصادف ها واتفاق ها ، برنامه ای مشخص و معین برای خود دارند ؛
اما با عینک مخصوص می توان آن ها را دید و فهمید .
تو همین طور که با حساب و کتاب به مدرسه یا محل کار می روی ، غذا می خوری و بسیاری
از کارهای دیگر را انجام می دهی ، باید از این پس هم با حساب و طبق یک اصول خاصی
، کتاب های مورد مطالعه ات را انتخاب کنی .

این کار ، ابتدا به نظرت سخت می آید . ممکن است به شوخی هم بگیری و بگویی :« ای
بابا ، انتخاب کتاب که برنامه نمی خواهد!» ؛ ولی همان طور که گفتم : هیچ کاری در
این دنیا ، اتفاقی نیست و تو نباید خودت را به دست گردباد جهالت بسپاری و بی
اختیار به هر طرف بروی و سر از ناکجاآباد درآوری ؛ بلکه باید این نکته را فراموش
نکنی که انسان ، وظیفه دارد در مسیر تکامل قرار گیرد و راه را طبق رهروان صالح بپیماید
.

قبل از ادامه بحث باید به نکته ای توجه داشت ، به هیچ عنوان تحت تاثیر طرح روی
کتاب قرار نگیر، گو این که ناشران و نویسندگان می خواهند به بهترین وجه دل مخاطب
را بربایند و کتاب را بفروشند . البته من مخالف کتاب هایی با روی جلد زیبا نیستم
؛ ولی این مساله مهم را باید قبل از ادامه مطلب به تو می گفتم که احساساتی با
کتاب برخورد نکن .
همچینین ، چه پول داشتی و چه نه ، به فکر خریدن کتاب نباش اول در اندیشه انتخاب
آن باش ، بعد اگر انتخابت درست بود ، تهیه اش کن .

 

 

 

 

 

 



 

 


 

 

 


 

 


 


مشکلات فراوان معیشتی در زندگی روزمره

    نظر

مشکلات فراوان
معیشتی در زندگی روزمره،  باعث به محاق
رفتن اندیشه در بسیاری افراد شده و این درست همان چیزی است که هدف استعمارگران و
خودکامگان است.

 

موقعیت اقتصادی مردم
روز به روز بدتر می شود و انواع قسط های سنگین برای خرید مسکن و اتومبیل و ... که
از جمله ملزومات اولیه زندگی امروز به شمار می آیند،  باعث ایجاد روحیه ی محافظه کاری بیش از حدی در
مردم ایران شده است.

 

وجود این ذهنیت و
ترس از دست دادن حداقل های موجود،  باعث
شده گروه قلیل چپاولگر،  شیره ی وجود مردم
کم بضاعت را تا منتهی الیه ممکن بدوشند و از طرفی این انسان های بینوا و بی خبر از
همه جا و مصیبت زده و تحت سلطه ی کارفرمایان جابر،  هر روز از روز قبل بیچاره تر و نحیف تر شوند و
جز به سیر کردن شکم خود و خانواده به چیز دیگری فکر نکنند.

 

در این مسیر عوامل
استعمار و استحمار در ابتدا فکر مردم را خالی و پوچ می کنند و در ادامه بهره های
اقتصادی هنگفتی را از همین نفهمی نسل امروز به جیب خود واریز می کنند؛ چرا که در
نبود اندیشه هر نوع بهره برداری از شخص به راحتی میسور خواهد بود و بهترین راه
برای بهره کشی آسان و رایگان از مردم بی سواد و نا آگاه،  خالی کردن ذهن آنها از هر گونه اندیشه  ی اعتراض به وضع موجود و در عوض راضی بودن به
همین حداقل ها و شکر خداوند بزرگ را در هر حالتی کردن است، بدون آنکه لحظه ای تفکر
کند که یکی از بزرگترین مواهب خداوند در وجود انسان «عصیان» است که درست برای همین
مواقع در نهاد انسان گذاشته شده است.

 

روحیه ی عصیان و
اعتراض به وضع موجود در لحظات  بسیار حساس
و در انسان های بزرگ تحولات بسیار بزرگی را در تاریخ به وجود آورده است که نمونه ی
بارز آن پیامبر اکرم (ص) است که در برابر وضع موجود آن زمان سرزمین خود عصیان کرد و
اینچنین سیر تاریخ زندگی بشر را برای همیشه دگرگون کرد.

 

حال سوال اساسی این
است که با وجود این همه قرض و قسط به انواع اشخاص و بانک ها و غیره آیا این
مسئولیت بر دوش ما هست که اعتراض کنیم و با ظلم به مبارزه برخیزیم؟

 

آیا اصولأ لزومی
دارد که خود را مخاطره بیافکنیم و حتی در ادامه به لحاظ اقتصادی با فشار مضاعفی
روبرو شویم و خطر اخراج از کار و مسایلی از این دست را به جان خود و خانواده
بخریم؟

 

در جواب می توان گفت
نه؛  اما این نزدیکترین و راحترین راه است
و در نهایت نیز چیزی جز بدبختی در دنیا و آخرت برای انسان ضعیف باقی نخواهد
ماند،  چرا که انسان خلق شده برای مبارزه
با ظلم و اگر کسی در برابر وضعیت حال خود راضی باشد و از ترس قطع شدن همان یک لقمه
نان صدایش در نیاید و یک عمر اسیر ظلم باقی بماند قطعأ یک مسلمان واقعی نیست.

 

امروز می توان از
طریق معدود نهادهای مدنی موجود در جامعه که البته متأسفانه روز به روز به حکومت
نزدیکتر می شوند به وضع موجود اعتراض کرد؛ بدون خطر نمی توان به مراتب بالا رسید و
باید در راه اهداف متعالی از خود گذشتگی داشت.

 


وضعیت تو به هنگام مطالعه

    نظر

وضعیت تو به هنگام مطالعه ، تاثیر
مهمی در درک مطلب دارد . هر زمانی که برایت امکان دارد ، پشت میز تحریر بنشین .
هنگام مطالعه قوز نکن ، راست بنشین ، کتاب باید بر روی سطح هموار میز و زیرش صاف
باشد .

 

اگر با بی حوصلگی مطالعه کنی و سست و
وارفته به مطالعه بپردازی ، آفات مطالعه ، نظیر چرت و خواب ، حواس پرتی و ... به
سراغت می آیند . برای تمرکز حواس و درک مطلب ، قرص و محکم بنشین و با اشیای دور و
برت بازی نکن .

 

 

فراموش نکن که هیچ چیز ، جای تمرین
عملی را نمی گیرد و هر چه قدر هم حرف های قشنگ بلد باشی ، تا در عمل ثابت نکنی ،
بی فایده است . پر و بال قشنگ ، یک طرف قضیه است ؛ اما آن طرف قضیه ، پرواز کردن
تو است .

 

 

آن قلم و کاغذی را که قرار بود همیشه
همراهت باشد ، می توانی از کاغذ کارتهای 12×9 سانتی متری درست کنی تا در جیب لباست
با راحتی قابل حمل باشد . این کارتها را خودت می توانی بسازی و روی هر کدام شماره
بگذاری . همیشه و همه جا همراهت باشد تا هیچ چیز را از قلم نیندازی . بر این مطلب
تاکید دارم که باید خلاصه بنویسی ؛ یعنی ، « حرف اصلی را ».

 

 

یادآوری نکته ای دیگر ،در این بحث
اهمیت دارد : باید در همه جا و هر موقعیتی به مطالعه بپردازی . البته قبلاً اگر
گفتم مکان مطالعه ، مناسب و آرام باشد ، منظورم موقعیت آرمانی و مطلوب بود ؛ ولی
روشن است که همه ، این امکانات را ندارند که اتاق مشخصی و میز مطالعه ای داشته
باشند. از این رو ، باید با روش جدید مطالعه ، کاری کرد که مثل موقعیت های دیگر ،
به مطالعه پرداخته شود .

به این ترتیب ، با استعدادها و
نیروهای ذاتی و فکری خودت ، کمبود وسایل را جبران کن . خودت را عادت بده و تمرین
کن که در مکان های شلوغ و پر و سرو صدا ، مثل صف اتوبوس ، نانوایی ، سالن انتظار
بیمارستانها ، اتاق شلوغ و... مطالعه کنی . تمرین خیلی مهم است . شرط موفقیت درهر
کاری - علاوه بر داشتن راه و شیوه صحیح - تمرین است .

 

 

البته هنگام حرکت ماشین به هیچ وجه
کتاب نخوان زیرا برای چشم هایت بسیار زیانبار است