سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مرجعی برای مقالات علمی

مخترع ویلن کیست؟

    نظر

                                           مخترع ویلن کیست؟

لقب ویلن ، ملکه ی ساز ها است.از گروه صد و چند نفری نوازندگان یک ارکستر بزرگ ، سی نفر ویلن نواز هستند.مقام والای ویلن ، در اثر آهنگ خوش صدای این ساز و دامنه گسترده بیان موسیقایی آن است.پیدایش و تکمیل ویلن ، صدها سال طول کشید.تاریخ ویلن از هند آغاز می شود چون به احتمال زیاد ، استفاده از آرشه یا کمان برای نواختن سازهای زهی در این کشور آغاز شده است.در اروپا ، در سده های میانه ، سازهای زهی بسیار گوناگونی را با استفاده از کمان می نواختند.یکی از این ساز ها ویلن بود ، که احتمالاً در سده ی دهم میلادی از طریق شبه جزیره ی بالکان به اروپا راه یافت.در همان زمان ساز دیگری به نام وییل در بیشتر شهر ها و روستاها نواخته شد ، که آن نیز موقع نواختن به شانه نوانزنده تکیه داده می شود.بعدها در اثر رواج رباب ، تغییراتی در وییل داده شد. رباب از ساز های عربی بود که از اسپانیا به سراسر اروپا راه یافت . هنرمندان ، با در آمیختن بدنه ی محکم وییل و ترتیب سنجیده ی پیچ کوکهای رباب ، چندین ساز تازه به جهان عرضه کردند . ویلن در فاصله ی 1500 تا 1600 شکل کنونی اش را بدست آورد . از آن زمان تا کنون تغییر چندانی در ساختمان این ساز داده نشده است . بهترین و موفق ترین ویلن ها در سده های هفدهم وهجدهم ساخته شد . بزرگترین خانواده های ویلن ساز ، از ایتالیا برخاستند . احتمالاً آنتونیو استرادیواری ( 1737 – 1644 ) بزرگترین شخصیت از آن میانه است . استرادیواری را استاد استادان نامیده اند . ویلن او در مقایسه با ویلن های پیشین ، کمی بزرگتر و پهن تر بود و بر نیروی آهنگ آن می افزود. می گویند استرادیواری 1116 ساز ساخته بوده است . از این میان ، تعداد 450 ویلن (( استراد )) تا امروز باقی مانده است. بعضی از این ویلن ها اسم پیدا کرده اند ، مانند ویلن ویوتی یا ویلن ویوتان که نام دو ویلن نواز بزرگ و نام دار بر آنها نهاد شده است .


چه کسانی نخستین مومیاگرانند؟

    نظر

چه کسانی نخستین مومیاگرانند؟

مصریان باستان ، به زندگی پس از مرگ ایمان داشتند.آنها روح انسان را همچون پرنده ای با چهره ی انسان می پنداشتند که روزها می تواند به پرواز در آید ولی شبها باید به آرامگاهش برگردد ، زیرا ممکن است به چنگ ارواح پلید گرفتار آید. به همین علت ، طوری از جسد نگه داری می کردند که روح بتواند آن را تشخیص دهد و بداند که باید داخل کدام قبر شود.در زبان انگلیسی واژه mummi  به معنی ((مومیایی))از زبان عربی گرفته شده ، و منظور از آن ، جسدی است که در پوششی از موم یا قیر نگه داری شود. بیشتر مومیایی ها را با استفاده از موم یا قیر نمی ساختند.جسد را نمک سود می کردند.نمک ، پس از آنکه به درون بدن ریخته می شود ، در اثر خشکی هوای صحرا ، رطوبت را از بدن می گرفت. پس از آنکه جسد کاملاً خشک می شد آنرا شستشو می دادند ، با صمغ درخت کاج مالش می دادند و لای صدها متر کتان می پیچیدند.مصریان تقریباً در سه هزار سال پیش از میلاد ، مردگان خود را به حالت خمیده در میان ماسه های داغ صحرایی شمال آفریقا دفن می کردند این ماسه ها مانع پوسیدن جسد می شد.بعد ها اشخاص مهم را در مقابری که از دل سنگ ها کنده می شد یا در اهرام باشکوه دفن می کردند. از اینجا بود که هنر مومیاگری ریشه گرفت و تکامل یافت.در حدود 1500 سال پیش از میلاد ، مصری ها ، اجساد مومیایی شده را با لایه ای از گچ به شکل بدن انسان می پوشاندند و رویش را به طرز هنرمندانه ای نقاشی می کردند.چیزی نگذشت که تابوت را به این شکل ساختند و آن را نیز تزئین کردند.به جعبه های بعضی از مومیایی ها ریش اضافه می کردند.ریش در مصر باستان نشانه ی خدا یا پادشاه بود.افزودن ریش بدان معنی بود که شخص متوفی انتظار دارد در دنیای پس از مرگ به جمع بزرگان بپیوندد.مصری ها همچنین معتقد بودند که برخی از جانوران مقدس هستند.این جانوران را نیز پس از مرگ ، مومیایی و در گورستان های جانوران دفن می کردند.


زندگی دنیائیست از ریاضی

    نظر

زندگی دنیائیست از ریاضی

خوبیها را                                +                               کنیم

بدیها را                                   -                                کنیم

شادیها را                               ×                              کنیم

غمها را                                  ÷                               کنیم

تنفرها را زیر                         رادیکال                          ببریم

و محبتها را به توان برسانیم.

                                                          

 

 

خوبیها + خوبیها

بدیها – بدیها

شادیها × شادیها

غمها ÷ غمها

تنفرهارا زیر رادیکال ببریم

محبتها محبتها

 

 


چه کسی نخستین بار به نفت رسید؟

    نظر

چه کسی نخستین بار به نفت رسید؟

نفت خامی که از سطح زمین می تراوید، برای بسیاری از ملت های باستان ، چیزی آشنا بود.آنها از این نفت ، گاهی برای روشن کردن چراغ و مشعل استفاده می کردند.در ایالات متحده آمریکا ، منطقه کوهستانی آلگنی پر از میدانهای بسیار غنی نفتی بود.در بعضی جاها نفت بقدری به سطح زمین نزدیک میشد که مانند چشمه ای می جوشید و در جویبار ها روان می شد.

از نفت خام به عنوان دارو استفاده می شد،و چیزی نگذشت که تقاضا برای آن افزایش یافت.اما در آغاز ، کسی به فکر حفاری برای استخراج نفت نبود.معمولاً اندیشه حفر چاه برای استخراج نفت را به یک حقوقدان نیویورکی به نام جورج بیسل نسبت میدهند.

بیسل نمونه ای از نفت استخراج شده را برای تجزیه به آزمایشگاه فرستاد و آزمایشگاه در گزارش خود اعلام کرد که از این روغن سنگ می توان فرآورده های بسیار متنوع و مفیدی به دست آورد.بدین سان ، بیسل در سال 1857 شخصی را به نام ادوین دریک استخدام کرد تا مسؤلیت املاک نفت خیز اویل کریک واقع در حوالی تیتوسیل از ایالت پنسیلوانیا را بر عهده گیرد.

دریک تصمیم گرفت برای رسیدن به نفت ، در لایه نرم زمین دست به حفاری بزند.اما چاهی که او حفر می کرد دائماً ریزش می کرد.آنگاه فکر بکری به ذهن دریک رسید و از خود پرسید:((راستی چرا یک لوله بزرگ فلزی در داخل چاه کار نگذارم تا از ریزش دیواره هایش جلوگیری شود؟)) این اندیشه جداره سازی برای راه چاه امروزه در هر چاهی که برای استخراج نفت حفر می شود ، عملی می کنند.

چاه حفر شده ، روز یکشنبه 28 اوت 1859 تا عمق 18 متری زمین پایین رفته بود.او فلزی را به ریسمانی بست و پایین فرستاد ، پس از بالا کشیدن ظرف ، محتویات آن را بوئید.بله ، نفت بود!!!!

او نخستین انسانی بود که چاه زد و به نفت رسید. خبر این حادثه همچون باد در همه جا پیچید و بزودی یورش بزرگی به نام ((تب نفت)) در آمریکا آغاز شد.این تب به دیگر بخش های ایالات متحده آریکا ، کانادا و اروپا نیز سرایت کرد.بدین ترتیب بود که عصر تازه ای در تاریخ بشر آغاز گردید.